عکس های یک ماهگی گوگولی مامان
آینا و کیانا
اینجا آینا گلی 20روزشه و دوستش کیانا خانم 72 روزشه کیانا 52 روز از آینا بزرگتره...امیدوارم هروقت بزرگ هم شدن دوستهای خوبی واسه هم بشن...دوستتون داریم نفس ها... ...
نویسنده :
مامان مریم
15:6
آینای من،خوش اومدی
من 5 صبح از خواب بیدار شدم بدون هیچ استرس و دلهره...حسابی به خودم رسیدم چون از شلختگی و بی حال بودن بدم میاد بابایی ت رو بیدار کردم و حدودایه ساعت 6 راه افتادیم سمت رشت در ضمن مامانی و بابایی و خاله مطهره هم با ما بودن و همچنین خاله حمیده(خاله ی بنده) ...حدودایه 7/30رسیدیم بیمارستان ولیعصر و بابا داود کارهارو انجام داد ولی حدود 2 ساعت طول کشید تا خانم دکتر بیاد و من دیگه کم کم داشتم دلهره پیدا میکردم وقتی داشتم میرفتم اتاق عمل بغض گلوم رو گرفته بود و چشام پر ازاشک؛نمیدونم چرا یهو غصه م گرفت ولی وقتی بابایی ت رو دیدم شجاع شدم وبه خودم گفتم یه عمل ساده ست؛زود تموم میشه خلاصه آینا گلی ساعت 10/30صبح بدنیا اومد...خیلی ناز بود ...سفید و خوش...
نویسنده :
مامان مریم
14:15
اولین بار در منزل
این اولین عکس شماست وقتی از بیمارستان رسیدیم خونه...حسابی خسته بودی و خوابت میومد...عکس رو بابا داود از شما گرفته ...
نویسنده :
مامان مریم
14:31
اولین عکس نفس مامان
این اولین عکسته دختر قشنگم...توی بیمارستان ...
نویسنده :
مامان مریم
14:13
9ماه تمام شد
چجوری 9 ماه تموم شد احساس میکنم هنوز امادگیش رو ندارم منی که این همه لحظه شماری میکردم زودتر دخترمو بغل کنم!!!!!!! الان از خودم میپرسم مریم خانم یعنی این قدر بزرگ شدی که بخوای یه موجود کوچولو رو پرورش بدی؟؟؟ یکی که مایه ی سر بلندیت بشه.واقعا چه روزایی در انتضارمه نمیدونم؟ امروز از ساعت 6 که بیدارم تمام وجودم استرسه گاهی به لبخندش فکر میکنم واز استرس خالی میشم ولی باز... نمیدونم چطور باید حسم رو بنویسم خیلی سخته حس مادر شدن رو گفت میدونم از چهار روز دیگه ساعت 7 همه ی زندگیم قراره عوض بشه به داود میگم امروز اخرین روزیه که فقط خانم خونم از فردا مامان خونه هم بهش اضافه میشه. میدونید حس عجیبی دارم میدونم ...
نویسنده :
مامان مریم
14:21
چهارمین سالگرد ازدواجمون
هروز با شوق ديدنت چشم ميگشايم و وقتي تو را در كنارم ميبينم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شكر كنم كه چون تويي را به من هديه داد باتو بودن برايم بهترين لحظات زندگي است ومن وجود پر مهر و سرشار از عشق تو را در كاشانه قلبم به وضوح ميبينم ومي دانم با تو ميشود به خدا رسيد سالگرد ازدواجمان مبارك بر هر دومان... بر من مباد بي توماندن بي توبودن بي تو خفتن بي تو رفتن... ایشاالله سال بعد سه تایی میریم بیرون واسه سالگرد ازدواجمون وکلی خوش میگذرونیم عکس هاش رو هم سر فرصت میذارم؛ایشاالله کسی نبود ازمون عکس بگیره ، من از بابایی عکس گرفتم،بابایی از من آینا خانم هم قراره 19 روز دیگه به دنیا بیاد؛من و بابات که د...
نویسنده :
مامان مریم
23:35
اتاق گل دخترم
سلام دختر نازم وسایل اتاقت رو چیدیم البته تخت هنوز نرسیده...شرکت آپادانا خیلی بدقولی کرد...فک کنم بعداز به دنیا اومدنت تخت برسه که بعدا هروقت رسید عکسش رو میذارم زنبور های اتاقت که با چه مشقتی چسبوندیمش...یکم سخت بود سرویس زنبوری آپادانا بالاخره تخت شما هم رسید ولی الان آینا خانم بدنیا اومده و تقریبا 25 روزشه ...
نویسنده :
مامان مریم
14:54