آینا جونمآینا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
بابا داود منبابا داود من، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مامان مریم منمامان مریم من، تا این لحظه: 36 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
آشنایی من و عشقمآشنایی من و عشقم، تا این لحظه: 18 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات آینا گلی

شمارش معکوس برای تولد

1395/8/28 8:47
نویسنده : مامان مریم
510 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مادر که چیزی تا تولد دوسالگی ت نمونده

این روزا خیلی شیرین زبون شدی و کلی حرف جدید یاد گرفتی

بالاخره طلسم شکسته شد و دخترم به من مامان گفتخندونکقه قههتازه  اونم ماماشی یعنی مامان جون

دا دا یعنی همون دایی

آسه  یعنی خالهقه قهه...سیر تکاملی داره این کلمه...اول نانا بود حالا شده آسه

عمو

عمه

سیب

موز

انبه

ماشین

گوشیتو بدهخنده

پیشی

اسب

عروسی

هر روز که از خواب بیدار میشی به عکس عروسیه من و بابا اشاره میکنی و میگی باباعروسی,مامان عروسی

و اینکه باید هر روز پیراهن هات رو بپوشی و برقصی که مثلا عروسیه بعد هم خودت همراهی میکنی و میگی او او او  او...یعنی دراین حد عاشق جشن و مهمونی هستیبوس

ایشون آماده شدن برن ددر


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)